کتاب تئاتر درمانی طیف اتیسم

کتاب تئاتر درمانی طیف اتیسم

162,400 تومان

تعداد صفحات

114

شابک

978-622-378-186-5

فهرست
عنوان ……………………………………………………………………………………… صفحه
مقدمه ……………………………………………………………………………………… ۱
فصل اول …………………………………………………………………………. 71
خانواده و مقابله با فشارهای روانی ………………………………………………………. ۳7
واکنشهای اولیه خانواده به تشخیص ……………………………………………………….. ۳۱
گامهای اولیه در کار با کودک دارای اختلال طیف اتیسم …………………………………… 15
گامهای ثانویه در کار با کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم ………………………………… 15
هنردرمانی و تاثیرشفابخشی تئاتر )اثر درمانی تئاتر( …………………………………… 11
هنردرمانی )استفاده از نقاشی ، بازی و تئاتر در درمان( ………………………………… 1۳
تئاتر در آموزش …………………………………………………………………………. 12
ویژگی هنر درمانی در کودکان اتیسم …………………………………………………… 14
نقش موسیقی و حرکات موزون دربهبودکودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اتیسم 17
سازهای موسیقی مناسب برای کودکان اتیستیک …………………………………………… ۱5
تئاتر کاربردی ، تئاتر در زندگی ………………………………………………………… ۱۳
تئاتر درمانی …………………………………………………………………………….. ۱۱
تئاتر درمانی چیست؟ ……………………………………………………………………….. ۱۱
تاریخچه تئاتر درمانی …………………………………………………………………… ۱2
نمایش و تئاتر ……………………………………………………………………………….. ۱2
تاریخچه تئاتر درمانی در ایران ………………………………………………………….. ۱۱
تئاتر شفابخش ………………………………………………………………………….. 7۳
تئاتر و بداهه پردازی ……………………………………………………………………. 7۳
تخیل ……………………………………………………………………………………. 7۳
رابطه بداهه پردازی و باورپذیری از نگاه گروتفسکی و استانیسلاوسکی ………………… 72
ارکان تئاتر درمانی ………………………………………………………………………. 74
ابزار تئاتر درمانی ……………………………………………………………………….. 74
نقش درمانگر نمایشی در درمان ………………………………………………………… 77
نقش گریم درتئاتردرمانی ……………………………………………………………….. ۳۳
عناصر موجود در تئاتر درمانی ………………………………………………………….. ۳۳
ویژگیهای درمانی و روان شناختی هنر تئاتر ………………………………………….. ۳1
اهمیت و ضرورت تئاتر در کودکان و نوجوانان ………………………………………….. ۳7
اهمیت تئاتر برای کودکان به لحاظ روان شناختی ……………………………………… ۳۳
خلاصهای از روند یک نمایش تئاتردرمانی ………………………………………………. ۳2
شروع و آمادهسازی ………………………………………………………………………….. ۳2
اجرا ………………………………………………………………………………………….. ۳4
روشهای اصلی اجرا در تئاتردرمانی ……………………………………………………. ۳۱
مروری برپیشینه مطالعات ………………………………………………………………. 21
مطالعات انجام گرفته در خارج از کشور …………………………………………………….. 21
مطالعات انجام گرفته در داخل کشور ………………………………………………….. 27
فصل دوم ………………………………………………………………………… 56
روش شناسی ……………………………………………………………………………… 2۳
تجزیه و تحلیل یافته ها ………………………………………………………………… 24
نتایج …………………………………………………………………………………….. 27
فصل سوم ………………………………………………………………………… 17
نتیجه گیری ……………………………………………………………………………… 4۱
تکنیکهای کاربردی تئاتر درمانی در کودکان مبتلا به اختلالهای طیف اُتیسم ……….. 47
تکنیک اول )گرم کردن( …………………………………………………………………….. 47
تکنیک دوم تمرکز …………………………………………………………………………… 4۱
تکنیک سوم یا صندلی خالی ………………………………………………………………… 7۳
تکنیک چهارم )مضاعف سازی( ……………………………………………………………… 71
تکنیک پنجم آواسازی )مقدمهای از فن بیان( ………………………………………………. 7۱
تکنیک ششم )تکنین فن بیان( ……………………………………………………………… 77
تکنیک هفتم یا پنج سال بعد ……………………………………………………………….. 7۳
تکنیک هشتم یا اتاق تاریک ………………………………………………………………… 72
تکنیک نهم یا بداهه گویی از طریق ایفای نقش …………………………………………….. 74
تکنیک دهم یا یک دقیقه تک گویی ………………………………………………………… 77
تکنیک یازدهم یا حرکات بدن ………………………………………………………………. 7۱
پیوست …………………………………………………………………………….. 56
منابع و مآخذ ………………………………………………………………….. 109

 

 

تئاتر كاربردي ، تئاتر در زندگی

تئاتر وقتي كاربردي مي‌شود كه ارتباط يك‌سويه خود را بشكند و مردم را در خلق خود مشاركت دهد. مردم نيز وقتي مشاركت مي‌كنند كه تئاتر مشكل گشاي آنان باشد. تئاتر براي آنكه كاربردي شود موضوع را از مردم مي‌گيرد، با مردم پرورش مي‌دهد، براي مردم اجرا مي‌كند و توسط مردم نتايج آن را بررسي مي‌كند. حتي از اين نيز فراتر مي‌رود و ابزارهاي خلق تئاتر را در اختيار خود مردم مي‌گذارد تا براي رفع مسائل زندگي و بهبود مناسبات فردي و اجتماعي خود از آن سود جويند.

تئاتر كاربردي در سطح بسيار گسترده‌اي تجربه مي‌شود. اين نوع تئاتر در سراسر دنيا و به عنوان بخشي از جنبشي مردمي اجرا مي‌شود كه خواهان تحول جامعه و تأمل اجتماعي است.

“خودتان مسيرتان را بسازيد … بنا بر نيازها، اولويت‌ها، كنجكاوي‌ها و خواست‌هاي شخصي خاص خودتان، مسيرتان را بيابيد.” (آگوستو بوال، 1988)

تئاتر در جامعه نقشي تاريخي به عهده داشته است، چنان كه مسير نسبتاً امني را براي بحث در مورد قدرت هموار كرده است. مي‌توانيم در فرهنگ‌ها و سنت‌هاي ادوار مختلف الگوها و نمونه‌هايي از گروه‌هاي مردمي بيابيم كه از صحنه نمايش به عنوان فضا و مكاني براي نقل قصه‌هاي زندگي خود بهره برده‌اند.

تنها واقعيت تئاتر، رابطه ميان بازيگران و تماشاگران است.(پيتر بروك در كرويدن، 2003، ص28)

از نظر او تئاتر ابزاري بود كه به كساني كه توانايي بيان شرايط اجتماعي خود را نداشتند، قدرت تكلم مي‌بخشيد. درباره وجه اجتمائی تئاتر و تاثیر آن چه در دوران نبود رسانه‌های صوتی و تصویری و چه اکنون در طوفان فناوری‌های مربوط سخن بسیار رفته است. در این میان، «ساموئل ال. بکر»، استاد فن کلام و هنرهای تصویری دانشگاه آیووا یکی از اندیشمندانی است که به این موضوع پرداخته است. وی در سخنرایی برای آموزگاران و اساتید گفته است: نقش تئاتر در جامعه را به سختی می‌توان تبیین کرد زیرا این هنر تقریبا به طور نامحدودی کارکرد دارد. از یک منظر، به تعداد اجراهای متفاوت می‌توان برای آن کارکرد متصور شد و از منظری دیگر، به تعداد مخاطبان یک اثر نمایشی می‌توان برای آن کارکرد تعریف کرد؛ زیرا هر تماشاگر پس‌زمینه، آینده و نیازهای روزمره متفاوتی دارد که برای هر کدام کاربرد یک اثر نمایشی متفاوت می‌شود.

هنر نمایش و تئاتر زنده، برای برخی آرامش مورد نیاز را تامین می‌کند؛ یعنی فرصتی است برای فرار به سوی تخیلی سلامت‌بخش و برخی مواقع به همراه خنده و شادی؛ هم‌چون نمایش‌هایی همراه با ساز و آواز. برای بعضی دیگر چالش‌های اندیشمندانه مورد نیاز و یا چالش‌های متفکرانه‌ای را که در دیگر تجربیات زندگی نداشته است را برآورده می‌کند؛ این نوع از تئاتر را می‌توان در آثار برتولد برشت و یا ساموئل بکت یافت. برای گروهی دیگر هنر نمایش تامین کننده راه‌کارهایی برای زندگی است؛ نمایش‌هایی با موضوع معضلات و مشکلات خانوادگی و یا شخصی در این گروه هستند.

هم‌چنین هر نمایش‌نامه‌نویسی بر کارکردهایی که اثر خود باید ارائه دهد تاثیر می‌گذارد زیرا او نیز درباره زندگی دیدگاهی منحصر به خود دارد. بی‌شک کارکردهای نمایش قورباغه‌های آریستوفان، حداقل در بخش‌هایی با آثار اوروپیدوس با وجود مشابهت‌ها، متفاوت است؛ و نیز بیمار خیالی مولیر با بانوی زیبای من جورج برنارد شاو.

با این وجود، اگر تعریف اصطلاح «سرگرمی» را به اندازه کافی گسترده بدانیم می‌توانیم بگوییم که تمامی آثار تئاتری سرگرم کننده هستند. با این وجود، با نگاهی ایده‌آلی و خاص، هر نمایشی برای هر یک از مخاطبان خود فرصتی را فراهم می‌کند تا او بتواند با اذهان خود تعامل داشته و اندیشه‌ها و زیبیی‌ها را یافته و راه‌های نوینی را برای نگاه به جهان کشف کند؛ زیرا هنرمندان بزرگ عرصه تئاتر می‌توانند تصویری متقاعد کننده از زندگی و بشری و طبیعت را به نمایش بگذارند.

یک تئاتر بسیار خوب گزاره‌ای بر وضعیت انسانی. یک عضو از اعضای مخاطبان که هنر دیدن نمایش را آموخته است و اشتیاق تعامل با چنین تولیدات فرهنگی را دارد، می‌تواند درک و دریافت خود را از زندگی و وضعیت بشریت یه گونه‌ای واضح و پرمحتوا  از تئاتر کسب کند.

و این توان بالقوه تئاتر در دریافت روشن و غنی از زندگی به جای قضاوت کردن آن است که باید آموخته شود. قدرت و نیروی این نوع دیدگاه به تئاتر است که می‌تواند به شخص یارای داشتن نقشی موثر و پویا برای رسیدن به اهداف والای خود را بدهد.

«تئاتر كاربردي مورد پژوهي هاي بين المللي و چالش هاي عملي» نوشته مونيكا پرندرگست و جوليانا ساكستن، ترجمه علي ظفر قهرماني نژاد، انتشارات نمايش، چاپ اول، 1394.

 

تئاتر درماني

تئاتر درماني چيست؟

تئاتر درمانی نوعی درمان گروهی است که امروزه به صورت گسترده تر و در ابعاد وسیع تر شناخته شده است.

به اعتقاد کریستینا روسچیکاوالتر اوریولی درمان ، بهبود نیست ؛مراقبت است . تئاتر افسانه نیست ،حقیقت است. تئاتر- درمانی مراقبتی به وسیله حقیقت تئاتر است.هر کس چیزی برای درمان شدن دارد ؛ هرکس حقیقتی برای بیان دارد.تئاتر درمانی در موقعیت های مختلف با هدف پیشگیری، توانبخشی و مراقبت از برخی مشکلات فیزیکی اجرا می شود. این نوع تئاتر غالبا در مکان هایی همچون آموزشگاهها ، مراکز و مجامع و البته گاهی هم در خیابان ، در جنگل ها یا در کنار دریا اجرا می شود. تئاتر درمانی نوعی درمان گروهی است که امروزه به صورت گسترده تر و در ابعاد وسیع تر شناخته شده است. طی سالیان اخیر یک گروه از روانشاسان و تئاتریها در ایتالیا و کشورهای خارجی بر روی یک حرکت ابتکاری به سمت درمانی که تئوری های روانشناسانه و کنش هنری به روی صحنه بردن نمایش را ادغام کند، کار می کنند.

تئاتر درمانی درون یک گروه کار آزموده با کمک برخی اصول نمایشی برگرفته از هنر بازیگران ، است. این شیوه درمان بر آموزش نحوه فهم حواس پنجگانه و چگونگی ادراک بدن یک فرد و ارتعاشات صوتی او، دلالت دارد، که با اجرای کاراکترهای غیر روزمره (عموما فی البداهه) میسر می گردد و نیازمند یک کار کامل پیشا بیانگر است.

تاثیرات جلسات گروهی حتی پس از اتمام آنها به روند تولید نتایج خود در فرد ادامه می دهند، زیرا محرکهای دریافت شده، تبدیل به بخشی از تجربه عمیقی که شخص می تواند به زندگی هر روزه خود منتقل کند، می شوند.

در اوايل قرن بيستم، دكتر ژاكوب لوي مورنو اساس نظرية سايكودرام يا تئاتر درماني را در وين بنيان گذاشت. او در سال 1921، سايكودرام را «علم كشف حقيقت» ناميد و و موضوع آن را چنين تعريف كرد:

«تئاتردرماني نوعي كاوش علمي جهت دريافت حقيقت، از طريق شيوه‌هاي نمايشي است.» امروزه هر بار كه اصطلاح تئاتردرماني را مي‌شنويم، شايد بي‌آن كه معناي دقيق آن را بدانيم، تلفيقي از امكانات مشترك هنر تئاتر و علم روان شناسي به نظرمان برسد و يا تصور مبهمي از يك نوع نمايش كسل كننده و احتمالاً مربوط به موضوعات رواني و يا يك شيوة درماني تفنني و ناكارآمد در ذهنمان ايجاد شود.

اين شبهات، عموماً ناشي از عدم آگاهي و اشراف مخاطبان، نسبت به ماهيت و كاركرد مقولة تئاتر درماني است.(کیانیان،1385،مقدم،1395،امرایی، 1388)

به اعتقاد مورنو، بزرگ‌ترين بيماري عصر ما، «همنوايي و سازگاري اجباري» است. مردم به جاي اين كه خودشان باشند، مدام از يكديگر تقليد مي‌كنند و سعي مي‌كنند نسبت به موقعيت‌هاي مختلف، سازگاري يكسان و از پيش تعيين شده‌اي نشان دهند. اين رفتار به مفهوم مرگ خلاقيت، خودجوشي و آزادي است و به همين دليل مهم‌ترين مساله در زمان ما بايد «جست و جوي خويشتن و كشف هويت فردي باشد» و يكي از مهم‌ترين شيوه‌هايي كه در اين راه مي‌تواند به بشر معاصر ياري برساند، سايكودرام يا همان تئاتر درماني است.(مورنو،1920)

تئاتر درماني با دو عنصر «عمل» و «مشاهدة فعالانه» به انجام مي‌رسد. عمل به معناي تجسم بخشيدن به ذهنيات از طريق حركت‌هاي نمايشي است و اين كار توسط تكنيك‌هاي خاص تئاتر درماني صورت مي‌پذيرد (مضاعف‌سازي، آينه، جابه‌جايي، صندلي داغ، اتاق تاريك، صندلي خالي، پري رويايي و …) و مشاهدة فعالانه به اين معناست كه در هر موقعيتي دقيقاً متوجه باشيم كه چه چيزي را تجربه مي‌كنيم.

زمان در تئاتر درماني، هميشه زمان حال است، حتي اگر فرد بخواهد بخش‌هايي از گذشته و يا آيندة خود را ترسيم كند، بايد آن را در زمان حال به تصوير بكشد. به اعتقاد مورنو، توجه به زمان حال يا «فلسفة لحظه»، خلاقيت و خودجوشي فرد را افزايش مي‌دهد. در فلسفة لحظه، فرد وادار به عمل كردن و مشاهده است. او بايد در برابر آن‌چه كه مي‌گذرد، واكنش نشان دهد و عملي انجام دهد كه ديگران را به كنش وادارد. بنابراين فرد به گونه‌اي هم‌زمان، هم آفريننده و هم آفريده است. او با عمل خلاقانه و مشاهدة فعال، هم خلق مي‌كند و هم به طريقي خلق مي‌شود. بنابراين از ديدگاه مورنو، همة انسان‌ها در قبال جهاني كه مي‌آفرينند، مسئول هستند؛ آگاهي به لحظه و زندگي در زمان حال، اين مسئوليت را ارتقا مي‌دهد. انسان در صحنة تئاتر درماني، مدام در حال آفريدن و فرافكني دنياي درون خود به دنياي بيروني است و جهان او از مواجهة اين دو دنيا ساخته مي‌شود. پس تئاتردرماني راهي براي تلاقي دو دنياي درون و بيرون و شيوه اي متفاوت براي رسيدن به خلاقيت است. (کیانیان،1385،مقدم،1395)

صحنه‌اي كه در آن راهي براي عمل و مشاهدة پيامد عمل خود به دست مي‌آوريم، اين صحنه تمرين زندگي است و از معدود مكان‌هايي است كه انسان در آن هم در مقام بيمار و هم در مقام درمانگر خويش ظاهر مي‌شود. صحنه‌اي براي آفريدن و آفريده شدن و فضايي براي پذيرش مسئوليت آن‌چه كه مي‌آفرينيم. چراكه تنها اين صحنة تمرين است كه به ما مي‌آموزد، هر عملي نتيجة خاص خود را در پي خواهد داشت، و كسي كه مسئوليت عملي را مي‌پذيرد، بايد مسئوليت پيامد آن را نيز پذيرا باشد.

جونز[1] در كتاب «تئاتر درماني و نمايش زندگي» در اين مورد مي‌نويسد: «در بعضي از شيوه‌هاي درمان‌هاي روان‌شناختي از جمله بازي يا گشتالت از زبان نمايش استفاده مي‌شود. در روش گشتالت از نمايش براي كشف «خود»[2] در اينجا و اكنون[3] استفاده مي‌شود. در برخي از شيوه هاي درمان از جمله تحليل رواني يا روان تحليلگري، برخي معتقدند كه خود اين شيوه اصالتاً نمايش است و مي‌توان آن را از نحوه تشابهي كه به تئاتر دارد، متوجه شد و تحليل نمود. بدين ترتيب مي‌توان جنبه‌هاي اصلي كار تحليل رواني يا روان درماني را در يك چارچوب نمايشي نمايش داد» (جونز، 1996 ترجمه يثربي، 1383 به نقل از اكبري، 1386).

سايكودرام يا تئاتر درماني به روشي اطلاق مي‌شود كه در آن درمانگر به كمك شيوه‌هاي مختلف نمايش (صحنه‌اي،‌ عروسكي و نمايش بي‌كلام يا پانتوميم) و شناخت جنبه‌هاي روحي و رواني و مراجعه كنندگاني كه در آنها مهارت‌هاي ادراكي، شناختي، عاطفي، كلامي و رفتاري دچار اختلال شده است كمك مي‌كند تا به مدد هنر نمايش (تئاتر) و بازي بداهه و خلق موقعيت‌هايي كه گاه براي نخستين بار براي آنها مهيا شده در مسير شناخت جنبه‌هاي وجودي خويش و ارزيابي و اصلاح رفتار، گفتار و عملكرد خود تلاش كنند (امرايي، 1388)

تئاتر درماني، روش مؤثري در توان بخشي افراد است. درواقع درمان كمكي و شيوه‌اي كاربردي در بازپروري مراجعيني است كه به هر دليل دچار اختلال يا نارسايي رواني شده و به تبع آن در بخشي از مهارت‌هاي ادراكي، شناختي و رفتاري خود دچار مشكل شده‌اند. بداهه پردازي محور اصلي اين روش درماني است و هرچند كه لازم نيست حتماً اين افراد در مركزي درماني يا بيمارستان به عنوان بيمار بستري شده باشند اما اثبات اختلال آنها جهت ارجاع براي فعاليت نمايشي توسط روان‌شناس يا روانپزشك امري بديهي است (همان منبع)

تئاتر درماني اگر ضرورت زندگي اجتماعي امروز نباشد، دست كم به قول «فيل جونز» نياز «دن كيشوت وار» ما به تركيب خيال و واقعيت براي سازگاري با زندگي است. نيازي كه ما را به يك زندگي يگانه، منحصر به فرد و متفاوت وامي‌دارد. نيازي كه در آشفته بازار عصر ارتباطات، تنها در صحنة مقدس هنر و دانش، پاسخ خويش را جستجو مي‌كند.(یثربی، 1383، جونز،1996ترجه یثربی،1383)

تاریخچه تئاتر درمانی

نمايش و تئاتر

نمايش: واژه‌نامه‌ي آكسفورد در معناي نمايش مي‌نويسد: بازي روي صحنه، هنر نمايشي، مجموعه‌ي بازي گونه‌اي از حوادث، تأليفي به نظم يا به نثر كه داستاني را از طريق گفت و شنود و كنش بازگو مي‌كند و براي آوردن روي صحنه آماده شده و با صحنه‌پردازي، جامه‌آرايي و حركت‌هاي موزون همراه آن به مثابه‌ي زندگي واقعي عرضه مي‌شود.

نمايش، اسم مصدر نماياندن يا نمودن و به معني نشان دادن و يا آشكار ساختن به وسيله‌ي كلام و بدن است (شهرياري 1365).

در فرهنگ معين، تئاتر به معناي اجراي زنده‌ي نمايشنامه است و نمايش به معناي چيزي را به تماشا گذاشتن است.

در لغت‌نامه‌ي دهخدا، تئاتر مأخوذ از فرانسه و متداول در زبان فارسي است. فرهنگستان ايران به جاي اين كلمه، نمايش را پذيرفته است.

تئاتر يعني برگردان زنده‌ي وقايع نقش شده يا ابداع شده‌اي كه در زندگي اجتماعي انسان‌ها روي مي‌دهد (برشت 1378، 231).

طبق تعريف بودلر، تئاتر تركيب هنرها است و به عبارتي ديگر، چهارراهي است كه در آن همه‌ي هنرها به هم مي‌رسند (هادسن 1382، 23).

تاينال نظر خود را در اين خصوص چنين بيان مي‌كند:‌«نمايش از نظر من، از انديشه‌ها، كلمات و اداهايي ساخته شده كه از انسان‌ها در طي طريق‌شان و يا از خروج‌شان از درماندگي صادر شده است.»

اين به واقع، تعبيري ديگر از تجربه است و همچنين نمايش به مثابه‌ي رهاكننده‌ي انرژي نيز از نظر تاينال ارزش دارد (هادسن 1383، 235).

مارجوري بولتون در كتاب كالبدشناسي درام، درام را به اندازه‌ي تنفس، طبيعي برمي‌شمارد (بولتون 1382).

گروتفسكي نيز تئاتر را اين گونه تعريف مي‌كند: آن‌چه ميان تماشاگر و بازيگر مي‌گذرد (گروتفسكي 1383، 49).

تئاتر: يكي از هنرهاي هفت گانه است و كساني كه درباره‌ي به وجود آمدن آن جست و جو كرده‌اند، مي‌گويند سرچشمه‌ي تئاتر از آيين‌ها است.

نمايش (تئاتر) درماني، به طور عملي و مدرن به پژوهش‌هاي روان‌شناس معروف استراليايي-رومانيايي يعني – ژاكوب لوي مورينو[4] – برمي‌گردد. در اوايل قرن بيستم ميلادي، دكتر ژاكوب لوي مورينو – اساس نظريه تئاتر درماني[5] را در وين بنيان گذاشت. او در سال 1921، سايكودرام يا تئاتر درماني را تحت عنوان علم «كشف حقيقت» ناميد و آن را اينطور توصيف كرد.

«تئاتر درماني نوعي كاوش علمي جهت دريافت حقيقت، از طريق شيوه‌هاي نمايشي است» امروزه هر بار كه اصطلاح تئاتر درماني را مي‌شنويم، شايد بي آنكه معناي دقيق آن را بدانيم، تلفيقي از امكانات مشترك هنر تئاتر و روان‌شناسي به نظرمان مي‌رسد و يا تصوير مبهمي از يك نوع نمايش كسل كننده و احتمالاً مربوط به موضوعات روانشناختي و يا يك شيوه درماني تفنني و ناكارآمد در ذهنمان ايجاد مي‌شود كه اين شبهات، ناشي از عدم آگاهي نسبت به ماهيت و كاركرد تئاتر درماني است (جونز، 1996 ترجمه يثربي، 1383)

مورينو، در تعريف هدف تئاتر درماني، كار خود را با شعار «من مي‌خوام خودم باشم» آغاز مي‌كند و مهم‌ترين دستاوردهاي رواني و آموزشي تئاتر درماني را آموزش خودجوشي و خلاقيت مي‌داند. از ديدگاه وي، خلاقيت[6] و خودجوشي، اساس شخصيت آدمي است و اصولاً هستي بشر به خلاقيت استوار است. هميشه كسي يا چيزي در حال خلق كردن و كسي يا چيزي در حال خلق شدن است. اما خلاقيت، متضمن خطاست و اصولاً بدون امكان حركت خودجوش و اشتباه كسي چيزي ياد نمي‌گيرد. بدين ترتيب مورنو، سايكودرام يا تئاتر درماني را به لحاظ كاربردي اينطور تعريف مي‌كند:

«راهي براي تمرين زندگي، بي‌آنكه به خاطر اشتباهات آن تنبيه شويم» (يثربي، 1383)

روان نمایشگری یا نمایش درمانی به افراد اجازه ‏می‏دهد تا از قوه تخیل و توان انگاره‏زایی خود به عنوان پایه و اساس اجرای نمایش ‏بهره ببرند. استفاده از این قوه و توانایی به ‏بهترین شکل، ظرفیت فرد را برای حضوردر دنیایی که بزرگتر از زندگی است اثبات‏ می‏کند…

به گفته مورنو خیال‏زایی یک عنصر اساسی در هنر به طور عام و در اجراهای‏ نمایشی به طور خاص است. فردی که در جلسات روان تماشا حاضر می‏شود نه تنها می‏تواند صحنه‏ های واقعی زندگی‏اش را بازنمایی و بازی کند بلکه تشویق می‏شود تاصحنه‏ هایی را که هرگز اتفاق نیفتاده‏اند، هرگز اتفاق نخواهند افتاد یا اصلاً نمی‏توانند اتفاق بیفتد نیز بازی کند و به تصویر بکشد.

نقش بازي كردن به شكل تئاتر از زمان‌هاي قديم و پس از شكل‌گيري تمدن و شهرنشيني پديد آمده است. در ابتدا تئاتر وسيله‌اي براي انجام مراسم، آداب و سنن خاص بود. در حدود 4000 سال ق.م. مصريان، نيز از تئاتر در اين موارد بهره مي‌گرفتند؛ همچنين در يونان قديم، تئاتر تراژيك نضج گرفت كه در آن، اسطوره‌هاي باستاني مثل اسطورة اديپوس نمايش داده مي‌شد.

حركات موزون، آواز، موسيقي، پانتوميم و شكل‌هاي ديگر نمايش، چه از نظر بازيگر و چه از ديد تماشاگر، نوعي نياز بشري بوده است. بنابراين، عجيب نيست كه در موارد خاصي مانند آموزش، تعليم و تربيت و روان درماني، تئاتر جاي خود را به تدريج باز كند و تئاتردرماني با محدوده‌اي مشخص پذيرفته شود.

شروع تئاتر درماني به مثابه يك روش روان درماني، به دورة دكتر «مورنو» برمي‌گردد. ايشاناز 1921 در وين كار خود را در اين زمينه آغاز كرد و تئاتردرماني را «علم كشف حقيقت» ناميد. معمولاً مورنو ابتدا خود در ميان گروه به صحنه مي‌آمد و يك واقعة مربوط به اخبار روز را كه از جرايد استخراج كرده بود، توصيف مي‌كرد. حضار با كارگران (مورنو) در اين زمينه بحث مي‌كردند و سپس كارگردان از آن‌ها دعوت مي‌كرد تا به صحنه بيايند و آن واقعه را به صورت تئاتر به اجرا درآورند. اين بازيگران در زمينة تئاتر حرفه‌اي نبودند، بلكه هريك مشكلاتي فردي-روان شناختي داشتند كه براي درمان، مراجعه كرده بودند. مورنو دريافت كه مسايل فردي اشخاص نه تنها در نحوة انتخاب موضوع بلكه بر نوع و مشاركت آن‌ها در به نمايش درآوردن آن موضوع نيز اثر دارد.

بعدها، در 1930 روزنامة زنده در ايالات متحده بر روي صحنه آمد كه نوعي از «تئاتر خودجوش» مورنو بود.

اصل كار مورنو از تئاتر تراژيك يونان قديم اقتباس شده بود و تا تئاترها و نمايش‌هاي تلويزيوني و سينمايي فعلي نيز ادامه داشته است. وقتي عده‌اي از مردم در كنار هم، صحنه‌هاي دلسوز يا ترسناك را مي‌بينند، پس از آن، اغلب احساس پالايش، تخليه و راحتي مي‌كنند. معمولاً به نظر مي‌رسد كه حضار پس از ديدن چنين نمايش‌هايي، از ترس رهايي مي‌يابند و علت آن را به آن تراژدي نسبت مي‌دهند. به هر حال، مورنو از اخبار روزنامه شروع كرد و آن را به مسائل و تراژدي‌هاي زندگي افراد تعميم داد. براي مورنو، اشخاص نمايش دهنده و نمايش در «اينجا و اكنون» از اصول نخستين هستند. تجربه و اجراي پي در پي وقايع گذشته به افراد امكان مي‌دهد تا در برابر آن، تجربه‌اي ملموس‌تر و واقعي‌تر داشته باشند و در نتيجه، ذهنيت واقعي‌تري نيز به وقايع گذشته زندگي‌شان بيابند.

صحنة تئاتر درماني مانند آزمايشگاهي در محيطي آزاد و قابل انعطاف به فرد امكان مي‌دهد كه راه‌حل‌هاي جانشيني مناسب‌تري در مورد مسئله‌اش پيدا كند. وقتي فرد مسئله‌اش را در جمع و با كمك همان افراد نشان داد، به هنگام بحث و مشاركت بعدي، درمي‌يابد تنها او نيست كه اين مسئله را دارد؛ و در ميان افراد گروه نيز كساني از اين نظر، مشابه او هستند. در حين انجام نمايش تئاتردرماني اطلاعات روان شناختي وسيعي از افراد به دست مي‌آيد كه برحسب نگرش تحليل كننده، به كار خواهد رفت.

مورنو معتقد بود كه در تمام اختلالات روان شناختي مي‌توان از اصول تئاتردرماني به مثابه روش درماني مفيد بهره گرفت؛ حتي در جنون! او كاربرد تئاتردرماني را به بيماران محدود نمي‌كرد، بلكه اين روش‌ها را در مورد بزهكاران، مجرمان، افراد عادي و جمعيت‌ها و موسسه‌ها نيز به كار مي‌برد. همچنين در موقعيت‌هاي آموزشي، مشاورة ازدواج، مشكلات مراكز صنعتي و به طور كلي براي همة موارد مشاوره و راهنمايي با روش‌شناسي مشخص، از تئاتردرماني استفاده مي‌شود. از 1940 به بعد، موسسه مورنو، تئاتردرماني را به جمع مردم آورد. به اين ترتيب، همه مي‌توانستند در آن شركت كنند. مورنو معتقد است كه شايد روزي بتوان تئاتردرماني را به صورت «روان پزشكي تودة مردم» در تلويزيون مطرح كرد.

در ايران تئاتردرماني از 1356 در انستيتو اعصاب و روان بيمارستان حافظ – شيراز و با وسايل سمعي و بصري پيشرفته به كار گرفته شده است. هم‌اكنون نيز تئاتردرماني يك روش گروه درماني در مجموعه فعاليت‌هاي مركز روزانة بخش روان پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شيراز جايگاه ويژه و با اهميتي دارد.

تاریخچه تئاتر درمانی در ایران

اين شيوه درماني در ايران برخلاف اروپا ، امریکا و کانادا قدمت چنداني ندارد و آغاز فعاليت آن به سال 1348 و پژوهش‌هاي دکتر «حميد اشکاني» و «حسن حق‌شناس» در مرکز روان‌پزشکي حافظيه شيراز برمي‌گردد.

اما در چند سال گذشته به مدد کارشناسان رشته‌هاي مختلفي چون روان‌شناسي کاردرماني و هنرهاي نمايشي در بسياري از مراکز توانبخشي معلولان و مصدومان جنگي شيوه تئاتر درماني با عناوين مختلف به عنوان يکي از روش‌هاي نوين و مهم درمان و توانبخشي مورد استفاده قرار گرفته است.

همچنین در برخي از مراكز توان بخشي و بازتواني، آسايشگاه و بيمارستان هاي روانپزشكي و مدارس كودكان و نوجوانان  و يا كلينيك‌ها و مراكز خصوصي به طور پراكنده از اين شيوه در بحث درمان، آموزش و تربيت استفاده شده است.

اين شيوه درماني براي نخستين بار بر روي مصدومان جنگي «جانبازان گروه اعصاب و روان» (اسکيزوفرنيک مزمن) از پنج سال پيش در مرکز روان‌پزشکي سعادت‌آباد تهران مورد استفاده قرار گرفت که در قالب فعاليتي درماني و عضوي ازتيم درمان اين مرکز ظرف مدت زماني کوتاه تغييرات معني داري در افراد تحت پوشش اين شيوه درماني ديده شده است و در اين زمينه نتايج قابل توجهي به دست آمده است.

تئاتر درماني يکي از روش‌هاي هنر درماني است که امروزه در مسير توانبخشي و درمان بيماران روحي و رواني به درستي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

اين روش درماني در يکصد سال گذشته به عنوان نقطه تلاقي هنر نمايش و روان‌شناسي در ارتباط با پالايش روح و روان انسان و رسيدن به «کاتارسيس» و تعادل رواني مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است.

در تئاتر درماني مي‌توان به کمک روش‌ها و تکنيک‌هاي درماني خاص بر اختلالات‌رواني غلبه کرد و در راه افزايش قوه يادگيري، ثبات و سلامت شخصيت، کسب مهارت‌هاي فردي و ارتقاي حس خود ادراکي، افزايش توانايي‌هاي فيزيکي و تقويت مهارت‌هاي حرکتي و تعادل روحي و رواني افراد گام برداشت.

از ميان روانشناسان قرن بيستم نخستين كسي كه به اثرات آرامش بخش بازي و نمايش در ذهن و ضمير بازيگر پي برد «ژاكوب لوي مورينو» بود. او به اين اصل رسيد كه از هنر نمايش براي بروز فشارها و تضادها و همچنين «عقده گشايي» و «تخليه هيجاني» به راحتي مي‌توان استفاده كرد. او در سالهاي 1920 تحت تأثير روانكاوي، «سايكودرام» را پايه‌ريزي كرد و رشد داد. در دهه 1960 ميلادي در اثر تحولات اجتماعي در اروپا و آمريكا، هنر نمايش در اين ممالك روي ديگر به خود گرفت و سايكودرام نيز به پيشرفت‌هايي نائل آمد و آن را نمايش درماني گفتند.(مورنو،1920)

نمايش درماني رشته نسبتاً جديدي است. از دهه 1920 از آن استفاده مي‌شده و به عنوان يك پديده نو مورد توجه قرار گرفته است. هم اكنون كالج‌ها و دانشگاههاي متعددي دوره‌هاي كارشناسي و آموزشي را در زمينه نمايش درماني ارائه مي‌كنند. شغل‌هاي موجود براي فارغ‌التحصيلان اين رشته شامل كار در بيمارستان‌هاي روانپزشكي، كلينيك‌هاي سرپايي، مراكز نگهداري كودكان و نوجوانان بزهكار، آسايشگاه‌ها، سراي سالمندان، كار با معتادين مواد مخدر و معلولين و مراكز نگهداري و درمان مخصوص بيماري‌هاي لاعلاج مي‌باشد.(امرایی،1388،کیانیان،1385)

تاثير نمايش درماني به عنوان يك روش غيردارويي در درمان آشفتگي‌ها و اختلالات رفتاري و رواني كودكان و نوجوانان و نقش موثر آن در تعليم و تربيت، افزايش قوة يادگيري، ثبات و سلامتي، كسب مهارت در زمينه صحبت حضوري، ارتقاء حس خود ادراكي، افزايش توانايي‌هاي فيزيكي و تقويت مهارت‌هاي حركتي پرداخته مي‌شود به اميد آنكه كارشناسان تربيتي، آموزشي و مربيان با اثرات بالقوه نمايش بر روي قابليت‌هاي كودكان و نوجواناني كه از لحاظ هيجاني و اجتماعي دچار مشكل هستند آشنا شده و به اين وسيله اين افراد را در مدرسه و جامعه به شخصيتهاي اجتماعي و خلاق تبديل نمايند

تئاتر شفابخش

نکته مهم در تئاتر درمانی این است که مراجع با ایفای نقش ( نقش آفرینی ) خلق کرده و خلق میشود.

نمایش‌درمانی، بهره‌گیری از جنبه‌های دراماتیک و زیبایی شناسانهٔ هنر نمایش، جهت تأثیرگذاری بر شخصیت افراد است که بـیـش از آنکه یک فعالیت فـردی باشـد بنا به ذات وجـودی نمایش، یک فعالیت گروهی اسـت شاید بتوان نـخـسـتـیـن نشانه‌های نـمـایـش درمانی را در رفتارهای رازآلود جادوگران و شفادهندگان بدوی قبایل جستجو کردکه به شکلی بیانگر تأثیر فعالیت‌های نمایشی بر روان و حتی جسم آدمی بودند. این شیوه درمانی بطور مشخص نخستین بارتوسط روانپزشک و نظریه پرداز رومانیایی اصل ژاکوب لویی مورنو۱۸۹۲[۱] و از مشاهده، مطالعه و تحلیل بازی‌های کودکان شکل گرفت. او به همراه تعدادی از پزشکان یک گروه درمانی کوچک به نام «یاری به خود» را تأسیس کرد که بعدها به «اولین مرکز رسمی تئاتردرمانی[۲]» در حومه نیویورک تبدیـل شـد[۳] مورنو، نقش مهمی در انسجام اصول نمایش‌درمانی داشت و در کتابی که به سال ۱۹۴۷ با عنوان «تئاتر خودجوش ” نوشت، اساس و شیوهٔ نـمـایـش درمانـی را تعریف و تبیین کرد. روان تماشا = سایکودراما[۴] به افراد اجازه می‌دهد تا از قوه تخیل و توان انگاره‌زایی خود به عنوان پایه و اساس اجرای نمایش‌بهره ببرند. استفاده از این قوه و توانایی به‌بهترین شکل، ظرفیت فرد را برای حضوردر دنیایی که بزرگتر از زندگی است اثبات‌می‌کند. به قول دکتر مورنو خیال‌زایی[۵] یک عنصراساسی در هنر به‌طور عام و در اجراهای‌نمایشی به‌طور خاص است. فردی که درجلسات روان تماشا حاضر می‌شود نه تنهامی‌تواند صحنه‌های واقعی زندگی‌اش رابازنمایی و بازی کند بلکه تشویق می‌شود تاصحنه‌هایی را که هرگز اتفاق نیفتاده‌اند، هرگز اتفاق نخواهند افتاد یا اصلاً نمی‌تواننداتفاق بیفتد نیز بازی کند و به تصویر بکشد. این صحنه‌ها غالباً عرضه‌کننده امیدها، ترس‌ها و کارها و تحولات ناتمام مانده روان‌ما هستند که از برخی جهات‌واقعی‌تر از وقایع زندگی روزمره جلوه می‌کنند. نمـایش درفرآیـند درمان هـنگامی جنبهٔ محوری می‌یابد که هـدف از پـروسهٔ درمان کاهـش یا رفـع کامـل اختلالات روانـی و رفـتاری باشد. ایـن تصور که صرفاًافرادعادی می‌توانند در چهارچوب فعالیـتهـای نمایشی تحت درمان قرار گیرند کاملاً مردوداست.(فخری، فاطمه و همکاران (۱۳۸۲) دیدگاههای دیگری در یک مقوله خاص وجود دارد. در یک تعریف کلی سایکودراما عـبارت اسـت از روشـی که در جریان آن افراد مشکلا ت شخـصـی خود را دریک گروه به نمایش درمی آورنـد در واقع سایکودراما، خاصیت شفابخشی حاصل از ادغام بازی و عمل بداهه‌است.

زابلی. پریسا – ثنایی ذاکر، دکتر باقر (۱۳۸۰)

چیستا یثربی نویسنده و کارگردان تئاتر در خصوص تئاتر درمانی در یکی از مصاحبه هایش  میگوید: تئاتر درمانی یعنی خلاقیت،حرکت، بداهه نقش اساسی در تئاتر کاربردی بازی می کنند.

درام کاربردی و نمایش خلاق بحث تازه و جدیدی در کشور ما نیست اما از آن جاکه این گونه بحث ها در تئاتر ایران کم تر صحبت شده و متاسفانه هیچ نهاد و ارگانی وجود ندارد که در خصوص پژوهش تئاتر کار کند و این بحث ها به طور دائمی در هیچ پژوهشگاهی  کار نشده و در این باره لاک پشتی حرکت می کنند بنابراین این نیاز  هم چنان احساس می شود تا درباره آن سخن گفت و یه طور جدی پژوهش کرد.

درام کاربردی و درمان برای کودکان و نوجوانان همان طور که از اسمش پیداست برای کودکان و و نوجوانان استفاده می شود، زیرا این امر زمینه های رشد ذهنی و فکری مخاطبان کودک و نوجوان را به وجود می آورد و خانواده ها و مربیان با بهره گیری و آگاهی از این علم می توانند زمینه های رشد ذهنی کودکان و نوجوانان را فراهم کنند. گرفتن ترس از بچه ها، اولین اصل در تئاتر درمانی است.

در ادامه چیستا یثربی درباره تئاتر درمانی اظهار داشتنه است :

داستان های شاهنامه و مولوی داستان هایی شفا بخشی دارند و ما می توانیم با استفاده از قصه، بازی و تئاتر کمک کنیم بچه ها یا بزرگسالان با استفاده از تئاتر به آگاهی برسند. انسان زمانی می تواند فکر کند که در آزادی عمل باشد و از تئاتر درمانی در زندگی اجتماعی استفاده کند. استفاده از بداهه گویی، خلاقیت به وجود می آورد و این کار، تئاتر کاربردی است. دکتر یثربی در خصوص به وجود آمدن تئاتر کاربردی تاکید کرده اتست : تئاتر کاربردی برای آشنایی مردم با شیوه های صحیح الگو های رفتاری و آشنا شدن با الگو ها به وجود آمد.

مشارکت یکی از اجزای تئاتر کاربردی است زیرا سبب می شود مردم به ریزترین چیزها توجه پیدا کنند،  خوب گوش کنند ، خوب صحبت کنند و خوب نگاه کنند.

این نویسنده در خصوص نیاز تئاتر درمانی گفته است : تئاتر درمانی زمانی به وجود می آید که نیازش احساس شود و تئاتر درمانی و تئاتر کاربردی یک سرمایه ی معنوی است.

علی ظفر قهرمانی نژاد نویسنده در خصوص تئاتر درمانی گفته است: شیوه آموزش مدارس ما رفتارنگر است و این خیلی شیوه تجویزی است و خلاقیت ندارد.(قهرمانی نژاد 1389)

وی معتقد است استفاده از قصه های اساطیری سبب می شود بازی ها ،شفا بخش شوند.
ظفر قهرمانی میگوید تئاتر کاربردی از دل دغدغه ها بیرون می آید، تئاتر کاربردی بازیگر تربیت نمی کند بلکه تربیت توسط بازی انجام می شود تئاتر کاربردی رقابت را به جای رفاقت می دهد.

مجید امرایی – درمانگر نمایش، پژوهشگر و مدرس دانشگاه با اشاره به تعریف تئاتر درمانی اظهار داشته است : نمایش درمانی، درمانی است کمکی و غیر دارویی که با مدد تکنینک‌ها و فرآیند‌های نمایشی و بهره گیری از تئوری‌های نمایشی در مسیر رفع مسائل روحی، روانی و رفتاری اشخاص گام بر می‌دارد.

در ابتدای امر هر نمایش تکنیک‌ها و تئوری‌های نمایشی وجود دارد، اما در پس اجرای هر نمایش یک فرآیند پالایشی وجود دارد که منجر به پالایش روحی و روانی می‌شود، و واکنش افراد و تفکرات مختلف بر روی صحنه حس همزاد پنداری را افزایش داده و سبب راحتی فکری می‌شود.

این پژوهشگر حوزه درمانی تئاتر در خصوص شکل گیری تئاتر درمانی در دنیا تاکید میکند  وقتی که علوم مختلف تخصصی‌تر شد و نگاه ریزتری پیدا کرد، هنر نمایش را در زاویه دید خود  قرار داد.

وی با اشاره به صبغه 170 ساله تئاتر درمانی در جهان گفت: زمانی که تئوری‌های روانشناسی از هنرها کمک خواستند، بحث تئاتر درمانی پیش آمد، به عبارتی دیگر هنر ابزاری شد برای اصلاح رفتاری انسان‌ها و نمایش‌های مختلف از آن به بعد کار پالایش انسانی را هم بر عهده داشتند.

نمایش درمانی هیچگاه برای مخاطب اجرا نمی‌شود و برای صحنه طراحی نشده است بلکه با فرد و شخص کار دارد، اما تئاتر درمانی همواره با حضور مخاطب و رابطه آن با بازیگران و عوامل اجرایی روی صحنه می‌رود و شامل نمایشنامه و قوانین جاری در تئاتر است. (امرایی،1392)

تعداد صفحات

114

شابک

978-622-378-186-5

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

.فقط مشتریانی که این محصول را خریداری کرده اند و وارد سیستم شده اند میتوانند برای این محصول دیدگاه(نظر) ارسال کنند.